شمس و طغرا و داستانهای غربی معاصر

محمدحسن صنعتی

از جمله تحلیلها در باره شکل گیری مشروطه خواهی این است که گرایش به شیوه های غربی در اعمال حاکمیت مردمی در گرایش به مشروطه موثر بوده است . در این نگرش ، سهم غربگرایان و آشنایان با نهادهای اجتماعی و سیاسی غرب در توجه دادن ایرانیان به شیوه هایی جز آنچه در حاکمیت قاجار اعمال می شد نیز از نظر دور نبوده است . "در مطالعه سیره تاریخی اندیشه های ترقی خواهانه و اصلاح طلبانه ی قبل از مشروطیت که در زمینه سازی مشروطه خواهی موثر بوده میرزاملکم خان مقام برجسته ای دارد و شاید کمتر کسی به اندازه وی در انتقال مفاهیم غربی "اومانیسم" ، "دموکراسی" و "پارلمانتاریسم" موثر بوده است " 128 . دکتر علی اکبر ولایتی این مطلب را ذیل عنوانِ "میرزاملکم خان و زمینه سازی مشروطه خواهی" 129 آورده است . دکتر یعقوب آژند نیز می گوید : خود ایدئولوژی انقلاب مشروطیت با همه خوبیها و بدیهایش به هر حال ریشه در غرب داشت . وقتی که ایدئولوژی یک جریان تاریخی مهم از یک ایدئولوژی بیگانه باشد مسلما جنبه های دیگر آن نیز زاده همین ایدئولوژی خواهد بود . وجنبه اصلی جریان ادبی تاریخی کشورمان از مشروطیت تا انقلاب اسلامی نیز ملهم از غرب گردید . تمام مکاتب غربی در ادبیات بعد از مشروطیت رسوب کرد و خوب یا بد محصولاتی به بار آورد 130 . رمان و رمان نویسی از رهاوردهای این رویکرد است.

در نسبت شمس و طغرا با آثار غربی ، غلامحسین یوسفی معتقد به الهام گرفتن خسروی از این آثار است : " اهتمام خسروی در اینکه روحی تازه به داستان نویسی بدمد و رمان جدید فارسی را با الهام از ادبیات غربی بنیان نهد مشهود است و مشکور" 131 . مولف پیدایش رمان فارسی دکتر کریستف بالایی که خود از ایرانشناسان غربی (فرانسوی) است روشنتر اظهار نظر کرده است : " شمس و طغرا ، عشق و سلطنت و دام گستران آشکارا از الگوی رمان فرانسوی قرن 19 پیروی می نمایند و با تعادلی نسبی ، عناصر ساختاری بنیادین آنها را در خود جای می دهند 132 . وی در کتاب سرچشمه های داستان کوتاه فارسی که با مشارکت میشل کویی پِرس نوشته است ، اقبال ایرانیان به قالبهای ادبی غرب در حوزه ادبیات داستانی را مورد تحلیل قرار داده می نویسد : در قلمرو نثر ، رمان پیش از سایر اشکال و انواع نثر ادبی پدیدار شد : در ابتدا با آثار محمدباقر خسروی و سید موسی نصری 133 رمان تاریخی به تقلید از آثار الکساندر دوما پدید آمد 134 .

اما در این باره که چگونه از بین آثار غربی به آثاری چون نوشته های دوما توجه شد ، جای تأمل است . گزینش هایی که از میان ادبیات ملل دیگر به ویژه فرانسه به عمل آمد حائز اهمیت بسیار است . به بالزاک و فلوبر هیچ توجه خاصی نشد و هوگو بعدها در ادبیات فارسی مطرح شد . " اگر ایرانیان با ولع به فرهنگی روی آوردند که برایشان بیگانه بود ، هدف از این کار آن بود که آنچه را که ظاهرا با آرزوهای درونی و آلام سنتی شان هماهنگی بیشتری داشت از آنِ خود کنند : کیش ملت پرستی و بزرگداشت عواطف حماسی و دلاوری . از نظر مضمون سه تفنگدار چندان فاصله ای از سمک عیار ندارد " 135 .

در شمس و طغرا نیز جابجا از حماسه و حمیت یک اشرافزاده ی دلاور ایرانی در زمانه ای که مملکت در تصرف و دست کم تسلط مغولان است سخن می رود . ولیکن واقعیت آن است که عشق و داستان عشق نیز در آن صبغه ای آشکار دارد . آیا این عشق نیز متأثر از غرب در شمس و طغرا پدید آمده است؟ صرف نظر از اینکه عشق اساسا انسانی است و اختصاصی به غرب و عرب و ایرانی ندارد ، این سوال به قوه خود باقی می ماند که محور شدن عشق در این رمان حاصل تقلید از آثار غربی است؟ خاصه نحوه پرداخت آن در طرح و توطئه ، حاصل چنین تأثری است؟ 136 "رمانهای باقر خسروی و شیخ موسی سراسر بر پایه ی دسیسه ی عاشقانه بنا شده اند . بد نیست خاطر نشان کنیم که این رمانها را می توان به عنوان اولین رمانهای عصر جدید در نظر گرفت . نویسندگان این آثار کاملا به رمان تاریخی گرایش دارند ، لیکن تحت تأثیر رمانهای اروپایی و به خصوص فرانسوی قرار گرفته اند و لزوم اجتناب ناپذیر دسیسه و به ویژه اهمیت درونمایه عشق را به خوبی دریافته اند . آیا می توان رمانهای الکساندر دوما و ویکتور هوگو را بدون درونمایه عشق حتی به تصور آورد؟ رمانهای فرانسوی قرن نوزدهم میلادی در این چارچوب گسترش پیدا می کنند و اولین رمان نویسان ایرانی نیز تحت تاثیر آنها برای رمان چارچوبی جز این در نظر نمی گیرند" 137 .

نکته ای که نباید از نظر دور بماند این است که خسروی جز زبان فارسی ، تنها عربی می دانسته است و اگر این نکته مسلم شود می توان گفت استفاده خسروی از آثار غربی تنها در حد خواندن آثاری بوده است که ترجمه شده بوده اند . او خود تنها قادر به ترجمه از عربی بوده است و در مآخذ موجود اشاره ای به تسلط در حد ترجمه و حتی آشنایی او با زبان فرانسوی یا زبان غربی دیگری نشده است . اگر او از چنین توانی برخوردار بود ، چنانکه در مورد عربیدانی او اشاره شده مورد توجه خاص قرار می گرفت.

  • از جمله آثار اوست : ترجمه کتاب الهیئه و الاسلام تألیف سیدمحمد علی شهرستانی . تألیف این کتاب به زبان عربی در آخر ذی الحجه 1327]ه . ق.[ و ترجمه آن سه سال بعد اتفاق افتاده .] این ترجمه[ در نهایت فصاحت و نزدیکی به اصل انجام گرفته 138 .
  • م. ب. خسروی (1226 1298 ش. ) که داستانی از جرجی زیدان ترجمه کرده است اولین رمانش شمس و طغرا را در 1287 ش. 139 می نویسد و در آن دوره ی آشفته ی حمله ی مغول به ایران را ترسیم می کند 140 . خسروی داستان عذراء قریش اثر جرجی زیدان دارنده ی مجله ی الهلال مصر را ترجمه کرده بوده است 141 .

خسروی در زندگینامه خودنوشتی که ترتیب داده اشاره ای به آشنایی با زبان فرانسوی یا زبان غربی دیگری نکرده است : به هر حال من بنده سالی چند بار در زیر سایه آن مرحوم (پدر) به تحصیل علوم عربیه و ادبیه از نحو وصرف و منطق و معانی و بعضی ریاضیات و حکم و اصولین و غیره به اندازه ای که در این شهر امکان داشت به سر بردم و چون از آغاز سن تمیزم طبع به سخن منظوم مایل بود گاه بیتی یا دو بیت از آن سر بر می زد 142 . دیگر آنکه در نوشته های آشنایان با زبانهای غربی ، بسامدی واژه های غربی آشکارا جلب نظر می کند . در این نوشته ها جابجا لغات لاتین در متن وارد شده است که گاه ورود آنها با انگیزه ها یا نشانه هایی چون غربگرایی ، غربزدگی ، روشنفکر نمایی و تجدد طلبی همراه است . و در اثر خسروی ، شمس و طغرا چنین پدیده ای به چشم نمی آید .

حاصل این سخن آن است که خسروی به همان میزان که ممکن است از آثار غربی الهام گرفته باشد اگر نه بیشتر از طبع توانا و خلاق خود بهره برده است . درست است که نوشته اند محمدباقر میرزا در نگارش شمس و طغرا تحت تأثیر رمانهای اروپایی به خصوص کنت مونت کریستو و سه تفنگدار الکساندر دوما بوده است و شاید روح ماجراجویی قهرمانان دوما در قهرمان اصلی او شمس نیز تا حدی منعکس است . مع هذا توانایی طبع داستان آفرین وی که توانسته رمانی به این تفصیل و گیرایی با آب و رنگی ایرانی بپرورد محل تردید نمی تواند بود 143 . در توضیح شکل گیری رمان شمس و طغرا آرین پور اشاره ای به تأثر تعیین کننده خسروی از آثار غربی نمی کند : خسروی در آن زمان که حکومت استبدادی آخرین شعله های خود را در هوا گم می کرد و مأمورین دولت بر جان و مال مردم اختیاری نامحدود داشتند پس از فراغت از خدمت روزانه بر مزار شیخ (سعدی) و خواجه (حافظ) اعتکاف می جست و به خدمت وفاعلی شاه سرسلسله ی درویشان شاه نعمت اللهی می شتافت و اوقات فراغت را به تزکیه ی نفس یا به تماشای اماکن قدیمی و آثار باستانی فارس می گذراند . نتیجه این مطالعات و رهاورد این سفر طرح رمان تاریخی معروف او شمس و طغرا بود که بعدها در یکی از مزارع ماهیدشت به رشته ی تحریر کشید 144 . این کتاب که طرح آن قبلا ریخته شده بود در سالهای پرتشویش انقلاب مشروطیت ایران به وجود آمد . موضوع رمان از وقایع دوره پرآشوب فرمانروایی مغول بر ایران انتخاب شده و مؤلف (خسروی) در تعریف آن می گوید : رمانی است آمیخته با بعضی وقایع تاریخی و مطالب جغرافی و دقایق اخلاقی . از وقایع بیست و چهار ساله ی فارس و زمان پادشاهی آبش خاتون آخر اتابک از سلسله سلغریان 145 .

مآخذ و پی نوشتها

128 . سیر و تفحصی در مشروطیت و پس از آن ، دکتر علی اکبر ولایتی ، تهران ، حزب جمهوری اسلامی ، چاپ اول ، تیر 1361 ، ص 91 .

129 . همان .

130 . ادبیات نوین ایران ، ص9 .

131 . دیداری با اهل قلم ، ج2، ص233 .

132 . پیدایش رمان فارسی ، ص538 .

133 . در نوشته های دیگر ضبط " نثری" است و معلوم نیست چرا مترجم دکتر حکاک چنین ضبط کرده است .

134 . سرچشمه های داستان کوتاه فارسی ، ص7 .

135 . همان ، ص 8 .

136 . در بخش دوم به داستان عشق در رمان شمس و طغرا خواهم پرداخت .

137 . پیدایش رمان فارسی ، ص 445 .

138 . شمس و طغرا ، کانون معرفت ، ج1 ، مقدمه ، ص 20 .

139 . پیشتر در سخن از شمس و طغرا به تاریخ دقیق نگارش شمس و طغرا ، ماری ونیزی و طغرل و هما پرداخته ایم . عده ای از شمس و طغرا هر سه جلد را مراد می کنند و عده ای مرادشان تنها نخستین جلد است . عابدینی نویسنده صد سال داستان نویسی در ایران از گروه دوم است .

140 . صد سال داستان نویسی در ایران ، ج1، ص29و30 .

141 . از صبا تا نیما ، ج2 ، ص 241 .

142 . شمس و طغرا ، کانون معرفت ، ج1، مقدمه ، ص 9 .

143 . دیداری با اهل قلم ، ج2 ، ص200و201.

144 . از صبا تا نیما ، ج2 ، ص240 .

145 . همان ، ص 241 .