دیدار سوم در ساحت حسین(ع) - 7 (قسمت پایانی)

شنبه 25 مرداد . دیدار سوم و سفر زیارتی سومم به کربلا ، که با عبور 20 مرداد از مرز خسروی و به قول و کتابت عراقی ها در خاک خودشان " منذریه" - آغاز شده بود ، با برگشت از همین مرز در 24 مرداد و ورود به خاک ایران عزیز پایان یافت . کاش در آنچه با خود گفته و شنوده ام ، نمی مُردم اندر حسرت فهم دُرُست ! و اگر بخواهم ساعتهای آخِر را مرور کنم باید بگویم بعد از اینکه پریشب شیطان یک قرارم با خودم را از یادم برد ، ولو زیارتنامه ای خواندیم و آمدیم ، برنامه بعدی ، صبح جمعه زیارت اربعین بود در موکب ؛ زیارت اربعین بعد از صلوات بر امام رضا(ع) .

و اما آنچه گذشت در مسیری که دیروز یعنی جمعه 24 مرداد - آمدیم از کربلا تا مرز :

تابلوها می گویند از کربلا تا بغداد۱۲۰کیلومتر راه داریم . با وَنی داریم می رویم که جوانی ولو فربه و جاسم پر انرژی پشتش نشسته و بدش نمی آید گاهی از چاله ها بپرد .

ادامه نوشته

دیدار سوم در ساحت حسین(ع) - 6

جمعه 24 مرداد . دیشب برای دوم در این سفر و درشبی که می خواهیم فردایش خاک عراق را ترک کنیم رفتیم حرم امام حسین(ع). البته من بعد از فشار زیادی که از جمعیت پر فشار و هُل دهنده خوردم در ابتدای بین الحرمین صلاح ندانستم وارد حرم ها بشوم ، چون احتمال دادم فشارها با زیادشدن جمعیت تشدید بشود . نفهمیدم چرا هل می دهند . روی پله های ابتدای بین الحرمین آنقدر فشار زیاد شد که مردم داشتند روی هم می ریختند و هر آن ممکن بود صحنه ای مثل مِنا درست بشود که عده ای بیحال شدند و زیر دست و پا ماندند و بعد عده ای برای در بردن خودشان از روی آنها رد شدند و چند صد نفر الکی تلف شدند ، هر چند چون در مراسم حج بود و رابطه مان هم با سعودی ها خوب نبود و می گفتیم آنها باعث راه بندان و مشکل شده اند درگذشتگان شهید محسوب شدند . اینجا ممکن بود یکی دو تا از خانمهای همراه ما هم زیر دست و پا بمانند ، که بخیر گذشت . و شکر خدا که این سفر تا اینجا بخیر گذشته .

ادامه نوشته

دیدار سوم در ساحت حسین(ع) - 2

جمعه 17 مرداد . دیشب از علی آقا (خواهر زاده ام و دامادم) سراغ آقاعماد را می گرفتم . محمدعلی (پسر باجناقِ مرحومِ برادرم) که در سفر پارسال ارتباط بیشتری با عماد ، وَن دار خوش اخلاق عراقی داشت و دیشب مهمان علی آقا بود می گفت در جریان جنگ 12 روزه[1] واتس آپم را که حذف کرده ام شماره ای هم از عماد ندارم . علی آقا می گفت عماد گویا از اهالی سامرا یا روستاهای اطراف آنجاست و این گونه نیست که راحت بتوانند بنزین تهیه کنند و در همه استانها جولان بدهند و مسافر ببرند و بیاورند . مقررات شان جوری است که اجازه نمی دهد در استانهای دیگر بنزین بزنند . فکر می کردیم عجب ملتهای تنگدستی هستیم و در عین حال چهل و چند سال است به صورت قدرتهای قلدر و زورگو چنگ می زنیم ، در حالی که مشکلات داخلی هم از سر و کول مان بالا می رود .

ادامه نوشته

دیدار سوم در ساحت حسین(ع) -1

دیدار سوم

در ساحت حسین(ع)

محمد حسن صنعتی

مرداد 1404ش.

دیدار اول ، فروردین 94 ( که به اسم "مسافر کربلا" در آمد) ، دوم ، شهریور 1403 و حالا اگر خدا بخواهد و بنده خدا حسین سلام خدا بر او بطلبد ، مرداد 1404 ، دیدار سوم دست خواهد داد ، حدودهای 19 تا 23 مرداد ، در کربلا .

سه شنبه 14 مرداد . یازده و پنج دقیقه ، مشهد .ارز اربعین را گرفته ام و برگشته ام خانه . یک ساعتی است برق رفته . برای گرفتن این چهارتا اسکناس پنجاه هزار دیناری عراقی ، مختصری هول و ولا داشتم ، که الآن برسم بانک ممکن است غلغله باشد یا مأمور بانک ملی خیابان دانشگاه مشهد کنار مسجد امام صادق(ع) یادگار مرحوم آیت الله سید عزالدین زنجانی مرجع تقلید و امام جماعت مسجد ممکن است ایراد بگیرد از مغایرت شماره شناسنامه در گذرنامه ، که نفهمیده ایم چرا پیش آمده با خود شناسنامه . اما راحت بود گرفتن ارز ، و از کارمند بانک تشکر کردم و نفهمیدم چرا برایش عادی تر از آن بود که پاسخ تشکرم را بدهد .

ادامه نوشته

پیاده تا اربعین حسین(ع) - 3

شنبه 3/6/1403. دیشب بعد از شام توفیق تشرف پیدا کردم در حرم امیرالمومنین علی (ع) . قبلش هم محمدصادق ، غسل زیارت کرد و مشرف شد و پیاده راه افتاد از نجف سمت کربلا ، که تا نجف 80 کیلومتر راه است . احتمالا البته تصمیم داشته تا جایی را با وسیله برود ، چون دوساعتی بعد پیام داده بود به محمدعلی که سوار موتورم. اینجاها فعلا موتور سه چرخه ها کارراه اندازترند . گفته بود پشت موتورم و دارم می روم. اثر خستگی است یا هر چه ، اینها که در شبستان اند تمایل زیادی به استراحت دارند ، هر چند این هم هست که باید سرحال بشوند که بعدش بتوانند پیاده بروند و احیانا خستگی و تشنگی بکشند . در عین حال موکب هایی هم در مسیر قرار دارند که به تجدید قوای زوار کمک می کنند. اینجا حجم زواری که می آیند میلیونی است . هرکس می خواهد موقتا از شبستان خارج بشود ، روی یکی دو تا پتویی که موقتا در اختیارش هست ، چفیه ای یا لباسی شخصی می گذارد ، یعنی هستم و برمی گردم . من این کار را نکردم ، وقتی صبح می خواستم برای وضو بروم. در فاصله رفت و برگشتم زائر دیگری پنداشته باشد رفته ام . پتو نبود و با ملحفه ای که از ایران همراهم بود یکی دو ساعت بعد از اذان را استراحت کردم ، در حالی که این شبستان هم مثل حرم کاظمین سرد شده بود .

ادامه نوشته

پیاده تا اربعین حسین(2)

جمعه 2/6/1403 . دیشب ، چیزهایی که از صبح بعلاوه گرما خورده بودیم ، داشتند دست به یکی می کردند ؛ خدا رحم کرد و بخیر گذشت . در کاظمین دنبال بهشت کولرها می گشتیم که ابتدا خوردیم به گرمای خیابانِ غذا ! جایی که چندین و چند جور غذا و شربت بود . غذا پخش می کردند در انواع و اقسام . معده ایرانی ها این روزها حتما بارها تعجب کرده است! خوراک لوبیا ، ساندویچ فلافل ، استانبولی ، میوه ، شربت ، و آب پی در پی ؛ همان "مای بارد" ؛ یعنی آب سرد.

8:00 . دیشب حرم کاظمین خوابیدیم ؛ خانه دو امام بودیم ، امام موسی بن جعفر(ع) و امام محمدتقی (ع) ، پدر و فرزند ولی نعمت ما مشهدیها امام رضا(ع) . داریم می رویم مسجد کوفه . و بعد ان شاء الله نجف . البته کوفه هم ان شاء الله . هم زیارت امیرالمومنین (ع) کنیم در نجف و هم اجازه زیارت پسر بگیریم در کربلا.

ادامه نوشته

پیاده تا اربعین حسین(ع)

بسم الله الرحمن الرحیم

بخشی از یادداشت های

پیاده تا اربعین حسین(ع)

محمدحسن صنعتی

شهریور1403ش.

پنجشنبه 1/6/1403. بعد از کرمانشاه و قبل از ماهی دشت جایی کنار یک پمپ بنزین خوابیدیم . و صبح نماز را خواندیم و راه افتادیم. دو ماشینیم و هر ماشین پنچ نفر . در جمع مان هشتادساله هم داریم ، چهار پنج ساله هم هست. دودی که از دشت بلند شده بود ، نگران کننده بود. ولی جلوتر که آمدیم معلوم شد زمین ها را آتش می زنند تا دفع آفت! بشود ، لابد. محمدعلی ذاکری که زمین شناسی خوانده و با حفظ سمت در راندن ماشین ما کمک می کند ، این کار کشاورزها را تایید نمی کند. با این حال این کار آنقدر گسترده هست که تمام این دور و اطراف را دود پوشانده باشد .

13:35 به وقت ایران . دو سه ساعتی می شود که از مرز خسروی آمده ایم داخل عراق . اول قصدمان مرز مهران بود و حتی در سامانه سماح مهران را ثبت کرده بودیم. سیدحمزه در دقیقه 96پیشنهاد کرد از خسروی داخل شویم که هم احتمالا خلوت تر است و هم می توانیم اول زیارت سامرا و کاظمین را بجا بیاوریم و بعد روانه نجف و کربلا بشویم. معقول بود. با ونی داریم می رویم کولر دار متعلق به عمادنامی و احتمالا پسرش . به گمانم سجاد . از خانقین عبور می کنیم . و ، پذیرایی با چلو لوبیا و دوغ ، با برنجی که خوب قد کشیده و مجلسی معلوم می شود. و میوه. در موکبی پذیرایی نهار می شویم که ظاهرا از بچه های حشد الشعبی است . همه لباس های پلنگی و نظامی دارند و بسیار مودب و احترام گذار . و البته احترام برانگیز. در راه سامرا ، مردها و جوان هایی راه را بر مرکب راهوار عماد سد می کنند که مسافرها را پیاده کن تا در موکب پذیرایی شوند . گاهی می پرند جلوی ماشین تا مهمان ببرند که پریم و تازه بار زده. یک پست بازرسی . ماموری که فارسی هم بلد است از محمد علی که عربی بلد است ، قیمت طی شده کرایه را می پرسد ! نفری 19 دینار . در اصل یعنی 19 هزار دینار. اگر 20 هزار دینار گرفته بودند یعنی نفری 800 هزارتومان . عراقی ها هم با صفر میانه خوبی ندارند. اقتصادشان سه تا سه تا صفرها را می اندازد . می خواستند مطمئن شوند ازمان کرایه سنگین نگرفته اند.

18:30 به وقت ایران و 18 به وقت عراق. ساعت شان نیم ساعت از ما عقب تر است . در صحن امامین هادی النقی و حسن عسکری سلام الله علیهما نشسته ایم ، بعد از زیارت ضریح ها و سرداب امام زمان (عج) که می گویند محل غیبت امام زمان است ، و عده ای داشتند عزاداری می کردند . قبلش رفتیم امامزاده سیدمحمد که فرزند امام هادی(ع) است ویعنی عموی امام زمان. راننده ، از بخت خوب مان خوب از آب درآمده . اعلام آمادگی کرده که امشب تا کاظمین همراه مان باشد. و صبح بیاید دنبال مان تا ان شاء الله در مقصد بعدی سفر همراهی مان کند.

هنوزدرانتظاررادیوزیارت

ادامه نوشته

آنچه باید در باره رادیو زیارت بدانیم

محمد حسن صنعتی

آنچه باید در باره رادیو زیارت بدانیم

هدف از طرح و راه اندازی رادیو زیارت ترویج فرهنگ زیارت است ، همراه با آسیب شناسی آنچه تاکنون در حوزه برنامه سازی های دینی و معارفی صورت گرفته است.

نشر فرهنگ اسلامی با محوریت تعالیم امام رضا(ع) و موضوع زیارت از وظایف رادیو زیارت است.

 این رادیو باید نسبت به تبیین ظرفیتهای مذهبی و معنوی استانها و مناطق مذهبی و ایجاد امکان بهره مندی از این زمینه ها اقدام کند.

معرفی امامزاده ها و بقاع متبرکه از ماموریتهای رادیو زیارت است.

ارائه رادیویی برای یک ملت 28 میلیونی در لایه اول ارتباط با مخاطب از ضرورتهای شکل گیری رادیو زیارت است که به محض معرفی شدن ،جمعیت 400 میلیونی ملتهای باورمند به امر زیارت درخاورمیانه و آسیا و شبه قاره را در حلقه مخاطبان خود پوشش می دهد.

اطلاعرسانی در مورد زیارت و انواع دغدغه ها و نیازمندیهای زائران و مقوله زیارت از محورهای عمل رادیو زیارت محسوب می شود.

 اطلاعرسانی در خصوص سفرهای زیارتی و فرهنگ گردشگری ماموریت دیگر این رادیو است.

ارائه الگوهای اصلاح کننده سبک زندگی در قالب رادیو زیارت با توجه به فضای غالب تدین در جامعه ممکن است.

ادامه نوشته

دلمان توی کار باشد نه دستمان

 

محمد حسن صنعتی

دلمان توی کار باشد نه دستمان

رفته بودم جلسه ای که یک کیلو رفتم ده کیلو برگشتم.بحث این بود که در بخشی از کارهای رادیو ،مشارکت اجرایی و کارشناختی دستگاهی را دخیل کنیم.از بزرگان آن جمع  یکی گفت حالا دیگر دوره رادیو گذشته. فکر کردم چه بگویم به این دوستی که خودش هروقت کار زمین مانده ای دارد در فرهنگ سازی می آید سروقت ما. هروقت بار زمین مانده ای دارد از رادیو می خواهد "یک کاریش بکنید!" هروقت می خواهد دل مردم را شاد کند می گوید ما کمک می کنیم یک برنامه شاد راه بیفتد. اما وقتی می رویم و می گوییم به جای همکاریهای لقمه ای بیاییم و مبنای چند تا کار درست را بگذاریم حرفی می گوید که در هیچ محکمه ای مسموع نیست.عزیز من!در جلسه هم آنقدر که خیلی به هم نریزی -از حد و اندازه بیراه بودن حرفت - پاسخ دادم. دوست من اگر شما در یک حوزه مثلا کتابفروشی تخصص داری -  بگذریم از اینکه داری یا نداری! - بنده و امثال بنده هم در چند حوزه از جمله کتابفروشی و  کار الآنم تخصص دارم."دوره رادیو گذشته " یعنی دوره کتاب گذشته. یعنی دوره قرآن و سنت و اخلاق و فرهنگ گذشته. دوست من !سرچشمه این چیزهایی که فضای مجازی شمای تلگرام زده و فریفته تصویر را پرکرده ،  کتاب و مقاله است. حالا اگر وقتی بساط را سرپا کردند چیزهای دیگر و زهر ماری هم قاطی اش کردند تو چرا قاطی می کنی مسائل را؟

ادامه نوشته

ثبات رادیو زیارت از نام تا پیام

رادیویی می تواند روی پا بایستد که بداند کیست و می خواهد چه کند؟ و در مقابل هر رادیویی که یک روز به نامی و روز دیگر به نامی دیگر نامیده شود زندگی بحران زده ای را آغاز کرده که اولین بحران آن بحران هویت است. در همین مدت کوتاه که بعد از اعلام شروع اقدامات برای راه اندازی رادیو زیارت توسط دکتر علی عسکری پشت سرگذاشته ایم این رادیو اسامی گوناگونی به خود دیده است: رادیو تصویری زیارت،رادیو زیارت،رادیو زائر،صدای زائر،رادیو پیام زائر، ...نکته ای که در این اطلاقها فراموش می شود این است که در هر نامگذاری از این قبیل زیاد و کم شدن یک کلمه یاحرف نسبت مستقیم با ماموریتها و اهداف رادیوی مزبور پیدا می کند.حتی ملاحظات حقوقی می گوید در صورت تغییر نام جزئی یک مجموعه ، تغییرات اساسی در اهداف ،اولویتها ،اختیارات ،و مصلحت سنجی و نیازسنجی و میل سنجی مشتریان آن و البته حقوق و تکالیف مدیران و مشتریان و برنامه ها موضوعیت پیدا می کند. دیگر اینکه نام یک رادیو نمی تواند از یک نام دوبخشی فراتر رود. چرا که در این صورت طراحی ساختارهای اعلامی از قبیل آنونس های مستقل یا بین برنامه ای با مشکلاتی مواجه خواهد بود.علی هذا به این بهانه گمان می کنیم تا مدتی مسئولان سازمان باید بر این نکته اصرار ورزند که نام این رادیو" رادیو زیارت" است . نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم.  

روی موج رادیو زیارت

در راه اندازی یک رادیو یکی از مباحث فنی اختصاص یک فرکانس رادیو یی ثابت به تناسب حوزه پخش آن می باشد و در مورد رادیو زیارت از آنجا که این رادیو  یکی از رادیوهای سراسری محسوب می شود یقینا نمی توان در تعیین حوزه پوشش ، صرفا  مسیر تهران - مشهد را در نظر گرفت چرا که نه این رادیو قرار است صرفا به زیارت امام رضا (ع) و زوارشان و ساحت حضرت و معارف رضوی محدود بماند و نه اگر چنین قراری در بین می بود قرار بود زوار تنها از راه تهران - مشهد مشرف شوند.رادیویی که از آن سخن می گوییم رادیویی ست در باب زیارت که در حلقه اول حول وجود مبارک امام رضا (ع) و مضجع شریف ایشان شکل می گیرد و در حلقه دوم در برگیرنده  آرامگاه شریف خواهر مکرمه شان در قم و  برادران مکرم شان در کاشمر و طبس و شیراز و احیانا نقاط دیگر خواهد بود و در وهله سوم  می تواند به تناسب ، مقابر انبیاء و امامزادگان دیگر کشور را مورد توجه قرار دهد. با چنین گستره ای ،یقینا لازم است که در طراحی زیرساختهای فنی ،ضرورت شمول چند ده میلیون زائر علاقه مند و دسترسی های آسان آنان که در تمام کشور سکنی دارند و از همه مسیرهای ممکن راهی مراقد خواهند بود، در نظر گرفته شود.از سویی ،نظر به وجود خیل علاقه مندان چند صد میلیونی زیارت در کشورهای  عراق و سوریه و بعضی کشورهای منطقه ، پوشش و ماموریتهای منطقه ای  نمی تواند از نظر دور بماند. در این باب پروتکلهای پخش ماهواره ای باید در دستور کار قرار گیرد.    

مدخلی بر رادیو زیارت

مدتهاست،لااقل چند سالی ست که از ظرفیتهای اعتقادی ،فکری ،فرهنگی  و اجتماعی زیارت سخن به میان می آید.و این جانب از دوستان معدودی بوده ام  که توانسته ام مرتبا در مباحث نظری و مقدماتی امر از جمله طرح مطالعه توسعه کمی و کیفی زیارت شرکت کنم. این جلسات به میزبانی پارک علم وفناوری استان و رئیس فرهنگ سالار آن جناب دکتر علم الهدایی به عنوان مشاور استاندار برگزار می شد و دستمایه نظری  آنها با محوریت یک طرح پژوهشی تحت حمایت دانشگاه امام صادق (ع)  فراهم می شد. حاصل ،کتابهایی شد که با پیگیری های جناب حجه الاسلام مهذب در تیراژمحدود منتشر گردید،چنان که حتی یک دوره آن به بنده نرسید.از جمله پیش بینی های این طرح که بعدا از سوی معاونت زیارت استانداری در دستور کار جامع تری قرار گرفت توسعه رسانه ای زیارت و مشخصا راه اندازی رادیو زیارت و سیمای زیارت بود.این روند متاثر از شرایط خاص و من جمله مضایق بودجه ای صداوسیما امکان پیگیری نیافت تا آنکه با انتصاب جناب دکتر علی عسکری که از مدیران مایل به توسعه نشان می دهد به ریاست سازمان ، ابلاغ شد و در دستور کار قرار گرفت. با این سابقه به گمان بنده رادیو زیارت می تواند محور یک تحول در امر برنامه سازی معارفی و بلکه معرفتی باشد،به این شرط که مدیران و کارشناسان مرتبط بتوانند در یک فضای گفتمانی صمیمانه ،اقتضاهای این حرکت مبارک را با نگاهی روشن بینانه جمع بندی نمایند.