سه شنبه - 18 فروردین 94- 12:10 - کربلا
محمد حسن صنعتی
سه شنبه - 18 فروردین 94- 12:10 - کربلا
12:10.اذان ظهر را هنوز در مسجد کوفه ایم.همینجا نماز را اقامه می کنیم . قبل از نماز، مداح کاروانمان در مکه ی سال 89 را می بینم.حال و احوال. شعری هم می دهد استفاد ه کنم که چنگی به دل نمی زند.در خانه ی علی(ع) محل تغسیل – لابد تغسیل حضرت فاطمه(ع) که بنا بوده شبانه غسل داده شوند – و بعد چاه امام علی(ع) به نام "بئر علی" تشخص داده شده. و نیز اتاق وجایی که ام البنین همسر امیرالمومنین بعد از فاطمه و مادر ابوالفضل العباس (ع) می زیسته.و کتابخانه کوچک حضرت،چون چند کتاب مندرسی هم در آن گذاشته اند. وگرنه می توانسته اندچند کتاب تازه از چاپ درآمده بگذارند.مهندس که رفته بوده برای تجدید وضو و دیرآمده و از مسیر بازدیدها جامانده ،دلخور است که برایش صبر نکرده ایم.یعنی کاروان صبر نکرده. بعضی فکر می کنند او می توانسته نرود وضو چون وضو داشته ،و او که اهل فن است چون مهندس است و فنی ،توضیح می دهد که " 6ساعت نمی شود وضو را نگه داشت و بدن به طور طبیعی اوره تولید می کند." من در این قبیل موارد چاره را شنیدن می دانم،حتی وقتی که با یک عبارت "جسارت به کسی نباشد..." به همه توهین می کند و باید به هدایت "مروا باللغو کراما" از کنار حرفهایش گذشت.از هشت و نیم صبح تا یک و نیم بعد از ظهر دوره زیارتمان از مسجد کوفه طول می کشد.
در برگشت از کوفه ،خوش منظر مدیرکاروان توضیح می دهد که در مورد برگشت باید هماهنگ تر باشیم. "گفته اند 6 ساعت قبل از پرواز باید فرودگاه باشید."البته من از مسئول کاروانی دیگر شنیدم که می گفت سه ساعت قبل.در عین حال خوش منظر کار درستی می کرد. جمع و جور کردن یک گروه میانسال و بعضا کهنسال سخت است.در بازگشت از کوفه دوباره درحاشیه ی وادی السلامیم."الی قبر ریفه بن عبید خدوم" روی دیوار وادی السلام.در ترافیک مانده ایم .آن هم نهارنخورده .یعنی گرسنه و تشنهدر گرمای ظهر نجف.دوست داشتم مناجات مشهور به "مولای یا مولای" را در مسجد کوفه بخوانیم. جاجی روحانی هم قبول کرد. اما وقت نشد.از مقبره ی "الحاج محمد هادی حسین"(یعنی محمدهادی فرزند حسین) که با تبختر عکسی گرفته و عکسش را بر کاشی نقش نموده اند ،جز خرابه ای مقفول و مغفول! چیزی نمانده. خیابانهای موازی در منطقه ی هتل ،نسبت به هم اختلاف سطح دارند. 12 پله می خورند. عربها انگار در احداث شهرها خیلی دنبال دشت و ناحیه سهل و صاف نیستند. الجزیره در فیلم "نبرد الجزایر " پر از کوچه پسکوچه هایی ست که نسبت به هم پله می خورند.شاید هم این مدل مطلوب شهر سازی عربی ست.
15:10. سبزی پلو با ماهی اول سال دومین خوردنیی ست که از ابتدای سال 1394 می خواسته ایم شب اول عید بخوریم و نشده و از مشهد و ایران افتاده به کربلا و نجف عراق.خوردنی اول آب هویج بود که در یکی دوماهه ی اخیر در دستور کار مطالبه من و در دستور کار پیگیری خانم بوده و خانم نتوانسته برای ما جور کند.و اما امروز دوبار آب سرراهم پاشیده شد.یک بار در نماز در مسجد کوفه و در محل محراب علی. پای زائری خورد به ظرف یک بار مصرف آب. و جای دیگر در اتاق هتل بعد از نهار که از دستم افتا و پاشید کف اتاق. اینجور وقتها می گوییم می خواهد خوب بشود."روشنی آمده !"
17:20. درجه داری که چه بسا تا دیروز داشته با داعشی ها می جنگیده ،حالا آمده تا برای حفظ امنیت زوار امام علی (ع) در پست بازرسی خدمت کند. سلامم را به "و رحمه الله " جواب می دهد.در کمر کوچه ی حرم نما کوچه ای ست به سمت منزل " عبد الاعلی سبزواری".بالاترک منزل آیت الله سیستانی در داخل کوچه.می گویند برای بازدید ابتدا باید گذرنامه ات را بدهی! بالاتر مسجد هندی ها. هند هم شیعه زیاد دارد که بیایند اینجا زیارت.مقیم هم لابد دارد.تعدادی از علما در ورودی دفن اند.اما قرار دیگری داریم.از کوچه یجنب مکتب حکیم می رویم. پر از کتابفروشی ست." الدار للایجار"بر دیوار خانه ای به این معنی ست که آماده است خانه اش را اجاره یا کرایه بدهد. اولی احتمالا طولانی مدت و دومی کوتاه مدت. تلفن هم داده.می رسیم به صحن فاطمه زهرا(س) که به حرم اضافه می شود .شش طبقه است. و البته گنبد بقعه ی امیر المومنین در دست تعمیر و پنهان از دیده هاست.
در انتهای این صحن،جایی که بحر نجف هم در مقابل نمایان است،آرامگاه "صافی صفا "قرار دارد.که شاهزاده ای ست. و سنگهایی در زیرپا که می تراشند تا نصب کنند و خوش نما شود.مرقد عبد صالح "اثیب الیمانی" معروف به صافی صفا. کسی ست که تولیت کرده امور کفن و دفن امیرالمومنین را در ایام خدمت و کارگزاریش در کوفه.وبعد هم تولیت مجموعه را برعهده داشته.یکی از شیعیان خالص امیر المومنین.زیارتنامه ای هم دارد.مرقد او در جایی قرار گرفته که زمانی محل عبادت علی (ع) بوده است.بروشوری هم می دهند دستدمان که عربی ست و وقت می برد تا بتوانیم بخوانیمش.دردور دست بلکه پایین دست این قسمت گاراژ قدیم ایرانیهایی ست که با اتوبوس می آمده اند. پله برقی دارد و پله هایش کار می کند.ولو گاراژ تعطیل شده.یا منتقل شده به جایی دیگر.پرزنت ویژه روحانی کاروان در انتهای صافی صفا،نجف را زیباتر وصف می کند.از اینجا گنبد معلوم نیست چون صحن شش طبقه حضرت زهرا (س) حائل است. گرچه کلهم نور واحد.