فکری باید
راستی چرا اینگونه شده ایم که در خیلی زمینه ها دپوی متن و محتوا داریم اما اتاق فکر حرفه ای و صاحب بصیرت و فاضل و کاردان نداریم؟چگونه راضی شده ایم که برای حضور در کلاس درسی 20 یا 40 نفره ، یکی دوهفته مطالعه کنیم اما برای تصمیم در باره فراگیر ترین پیامها و انعکاسها دو دقیقه هم تامل نکنیم چه رسد به دو ساعت؟ می پرسیم چرا اروپا چه غربی و چه شرقی 70 - 80 سال بعد از جنگ جهانی برای کهنه سربازهایش مدال در می آورد و بزرگداشت می گیرد و در طول سال موزه های جنگ دارد و از صحنه صحنه پیشروی و پسروی اش فیلم درست می کند. اما به خودمان که بر می گردیم ، می گوییم ،جنگ دیگر دوره اش گذشته! بگذاریم مردم همه چیز را فراموش کنند و خوش باشند! غافل از آنکه جنگ تا توی خانه هایمان آمده و خبر نداریم.اینکه جوان ما روی کتابش را باز نمی کند اما ساعتها شارژ اینترنت خرج می کند تا سرش از توی تلگرام در نیایدجنگ نیست؟ این جنگ اسمش نرم است. خودش برنده تر از هر سلاح برنده و منهدم کننده تر از هر نوع بمبی ست. مگر می شود از بهروز مرادی خرمشهر نگویی و اگر نائره جنگ دوباره افتاد توی خانه و زندگی هایمان ، بچه ها به روانی روزهای پایانی شهریور 59 و مرداد 67 روانه خرمشهر و ایلام و مهران شوند؟ در عین حال مایلم به حرف اولم برگردم. امروز باید از روسای دانشگاهها پرسید ستاد پشتیبانی جنگ دانشگاهها در جنگ امروز که جنگ نرم از هر طرف ما را احاطه کرده کجاست؟ برای مصون سازی جامعه چه باید کرد؟ کاشکی فکری می کردیم و حتی به این نتیجه می رسیدیم که برای اجرای واکسیناسیون فرهنگی اگر پایش افتاد باید بعضی خط قرمزها را جابجا کنیم. درد این است که هیچ کس را در حال فکر کردن نمی بینیم. نهادهای مرتبط با امر دفاع مقدس حاضرند برای یک حرکت چشمگیر یا بی انصافی نکنم عینی، چندصد میلیون هزینه کنند اما حاضر نیستند یک دهم آن را صرف فعال سازی یک گروه فرهنگی زمان شناس و زبان زمانه شناس در شبکه های اجتماعی کنند یا آنها را بنشانند پای پیام سازی.دوستان فراموش نکنید! در قرنی که می گویند قرن بیست و یکم است و من هنوز شک دارم که باشد داعش یک ایالت فیلیپین را اشغال می کند و در آن خلافت اسلامی اعلام می کند تا بکند آنچه دلش می خواهد و به پای اسلام بنویسد.
+ نوشته شده در شنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۵ ساعت 17:0 توسط محمد حسن صنعتی
|