چهارده نکته سوم برای یا در باره پسرهای چهارده ساله
1.وقتی تلفن پدر یا مادر را جواب نمی دهید یعنی گوشتان را گرفته اید تا صدایشان را نشنوید.ممکن است آنها در نصیحت زیاده روی کرده باشند. اما فردا اگر از جاهای ناصواب و احیانا غیر قابل برگشت سر در آوردید و لطمات جبران ناپذیر خوردید ، به یاد بیاورید که زمانی گوشهایتان را می گرفتید تا از چنین عواقبی مطلع نشوید.
2.گاهی به مرتب بیرون بودن هایتان فکر کنید. آدم عاقل هر کاری را برای نفعی مادی یا معنوی انجام می دهد.ببینید از این بیرون بودن ها چه چیزی عایدتان شده؟
3.هر چیزی حدی دارد. حتی عسل را که مظهر شیرینی و حلاوت است نمی شود از حدی بیشتر خورد.در برنامه روزانه تان - که خیلی خوب است اگر داشته باشید - بیرون رقتن نباید حد داشته باشد؟
4. به نظر من رفتن به جاهای خوب یا پرداختن به بخشهای مناسب در برنامه باید حد داشته باشد.درس خواندن، ورزش، هیئت، زیارت، خوابیدن، خوردن...
5. کارهای خوب وقتی خوب اند که درست طراحی شده باشند و جواب بدهند. اگر می گویید می رویم جایی نماز مستحبی می خوانیم نباید در جاهای دیگر شاهد قضا شدن نماز واجب تان باشیم.
6. گاهی به حداقل های عقلانیت بی اعتنایی می کنید. اگر می خواهید به راهی بروید بزرگترهایتان قبلا آن راه را رفته اند. چرا از آنها مشورت نمی خواهید و تنهااز دوست همسن تان مشورت می خواهید؟
7. یک وجه رفتارغیر عقلایی تان این است که خودتان راسا و بی مشورت پدر و مادر تصمیم می گیرید .اما موقع پیداکردن مقصر ناکامی هایتان آنها را مسئول می شناسید.
8. راستش را بگویید - لااقل به خودتان-، اگر خوشبخت شوید ، سهم چه کسی را بیشتر می دانید؟
9. راستش را بگویید - لااقل به خودتان -، اگر بدبخت شوید، سهم چه کسی را بیشتر می دانید؟
10. اعتماد ایجاد کنید ، چون سرمایه ای پرسود است.
11. راه اول ایجاد اعتماد راستگویی است.
12.یادتان باشد پدر و مادر تنها در مسیرهایی که درست بدانند یا درستی اش را برایشان توضیح داده باشید می توانند از شما حمایت کنند. اینگونه نیست که در هر راهی که می روید پشت سرتان بیایند و پشتیبانتان باشند.
13.می خواهید موفق شوید جوری باشید که فردا بگویند سر سفره پدر و مادر بزرگ شده است . منظورم این نیست که 24 ساعته با چسب رازی به پدر و مادر چسبیده باشید. کافی است جوری باشید که بگویند در خانه بزرگ شده اید نه در خیابان. نه اینکه پدر وقتی از سرکار می آید نیستید تا همدیگر را ببینید و وقتی به خانه بر می گردید که نیمه شب است و پدر و مادر خواب اند.مطمئن باشید کسی نمی تواند به شما اطمینان کند و حتی مسئولیت یک خاک انداز را به شما بدهد چه رسد که مسئولیت یک خانه یا کارخانه به شما سپرده شود.
14. اگر لحظه ای به این فکر کنید که با سرکشی می شوید " دغدغه " ی خانه ، کارهایتان را اصلاح می کنید. مشکل این است که " فکر کردن" برایتان شاخ غول شکستن است.