چهارده نکته دوازدهم برای یا درباره پسرهای چهارده ساله
می دانم که شما مراقب شخصیت خودتان و منزلت خانواده تان هستید.به همین دلیل هم خودتان رااز هرنوع سرگرمی یا مصرف خطرناک دورنگه می دارید.امانمی دانم به این نکته هم توجه کرده اید که همراه داشتن موادیا مشروب علاوه بردردسرهای طولانی عواقب قانونی سنگینی به دنبال دارد که دستگیری و حبس ساده ترین آن است.
بارهاوبارها شده که درخانه نظری داشته ای یا به نظری رسیده ای اما وقتی بیرون رفته ای و برگشته ای دیده ایم که به مخالفت با نظر قبلی خود و خانواده سوقت داده اند.این تزلزل متاثر از دوستان باعث می شود که سخت بتوانیم برایت کاری کنیم چون هیچ وقت نمی دانیم بیرونی ها قرار است چه بگویند.
من هنوز هم شمارافردی منطقی می دانم.به همین علت هم گفتم هنوز صحبت نکرده قضاوت نکن.فکر می کنم که بعداز صحبت با آقای مسئول نمایشگاه نظرت مثبت شد.یا تمایل پیدا کردی فکر کنی.البته اگر رزومه بفرستید هم قطعی معلوم نیست شمارابپذیرند.ممکن است قبول بشوی ممکن است نشوی.امااگرواقعا می خواهی کار کنی جای خوبی ست.انقدرتنوع دارد که امکان انتخاب فراهم باشد.مشکل این است که تو افتاده ای توی دور باطل و بلاتکلیفی.دوماه و نیم است که مدرسه نرفته ای به این بهانه که مدرسه یعنی بطالت . اما تویی که یک روزه کارپیدامی کرده ای ۶۰ روز است کار پیدا نکرده ای و احتمالا نخواسته ای پیداکنی.هرچند من فقط کارسالم و قانونی و حلال راکار می دانم.توی پیاده رویهایم فراوان اطلاعیه دعوت به کار می بینم.ضمنا داری می افتی توی دنده احساسات و قضاوتهای غیر منطقی.اینکه تلفن پدرت را جواب نمی دهی یا شب می روی خانه مردم چه معنایی دارد جز اینکه می خواهی آبروی ماراببری . دو دقیقه اگر فکر می کردی یادت می آمد که برادر و خواهرهایت در سن و سال تو نه پول توجیبی داشتند نه موبایل چندصدهزارتومانی نه مسافرت خارج .اصلا هم مثل شما چموشی نداشتند و دغدغه درست نکردند.حرف گوش می کردند.تو ظاهرا نمی توانی قبول کنی که آسیاب به نوبت است.شما هم اگر می رفتید دانشگاه باید خرج تان می کردیم.شماهم اگر به سن ازدواج رسیده بودید باید خرج تان می کردیم.انتظارداری برای شمای ۱۴ساله ترک تحصیل کرده مثل برادرخواهر ۱۰ -۱۲ سال بزرگتر مشغول درس یا آماده زندگی خرج کنیم. تازه برای همانها هم خرج چندانی نمی کنیم.خودشان دارند کار می کنند.ماگاهی کمک می کنیم.حالا شما نه درس می خوانی نه نماز می خوانی نه سرکار می روی هروقت دوست داری می روی .هرساعت دلت بخواهد برمی گردی.هرجور بخواهی زیر ابرو برمی داری .هرجوربخواهی می پوشی.هرچه بخواهی می گویی.هرکاربخواهی می کنی.دو قورت و نیمت هم باقی ست.یک کمی به کارهایت فکر کن و به شیطان لعنت بفرست.شمایی که اهل هیئت هستی نباید از همکارشدن با بچه های خوش فکر مذهبی رو می گرداندی.درپناه خدا.
بارهاوبارها شده که درخانه نظری داشته ای یا به نظری رسیده ای اما وقتی بیرون رفته ای و برگشته ای دیده ایم که به مخالفت با نظر قبلی خود و خانواده سوقت داده اند.این تزلزل متاثر از دوستان باعث می شود که سخت بتوانیم برایت کاری کنیم چون هیچ وقت نمی دانیم بیرونی ها قرار است چه بگویند.
من هنوز هم شمارافردی منطقی می دانم.به همین علت هم گفتم هنوز صحبت نکرده قضاوت نکن.فکر می کنم که بعداز صحبت با آقای مسئول نمایشگاه نظرت مثبت شد.یا تمایل پیدا کردی فکر کنی.البته اگر رزومه بفرستید هم قطعی معلوم نیست شمارابپذیرند.ممکن است قبول بشوی ممکن است نشوی.امااگرواقعا می خواهی کار کنی جای خوبی ست.انقدرتنوع دارد که امکان انتخاب فراهم باشد.مشکل این است که تو افتاده ای توی دور باطل و بلاتکلیفی.دوماه و نیم است که مدرسه نرفته ای به این بهانه که مدرسه یعنی بطالت . اما تویی که یک روزه کارپیدامی کرده ای ۶۰ روز است کار پیدا نکرده ای و احتمالا نخواسته ای پیداکنی.هرچند من فقط کارسالم و قانونی و حلال راکار می دانم.توی پیاده رویهایم فراوان اطلاعیه دعوت به کار می بینم.ضمنا داری می افتی توی دنده احساسات و قضاوتهای غیر منطقی.اینکه تلفن پدرت را جواب نمی دهی یا شب می روی خانه مردم چه معنایی دارد جز اینکه می خواهی آبروی ماراببری . دو دقیقه اگر فکر می کردی یادت می آمد که برادر و خواهرهایت در سن و سال تو نه پول توجیبی داشتند نه موبایل چندصدهزارتومانی نه مسافرت خارج .اصلا هم مثل شما چموشی نداشتند و دغدغه درست نکردند.حرف گوش می کردند.تو ظاهرا نمی توانی قبول کنی که آسیاب به نوبت است.شما هم اگر می رفتید دانشگاه باید خرج تان می کردیم.شماهم اگر به سن ازدواج رسیده بودید باید خرج تان می کردیم.انتظارداری برای شمای ۱۴ساله ترک تحصیل کرده مثل برادرخواهر ۱۰ -۱۲ سال بزرگتر مشغول درس یا آماده زندگی خرج کنیم. تازه برای همانها هم خرج چندانی نمی کنیم.خودشان دارند کار می کنند.ماگاهی کمک می کنیم.حالا شما نه درس می خوانی نه نماز می خوانی نه سرکار می روی هروقت دوست داری می روی .هرساعت دلت بخواهد برمی گردی.هرجور بخواهی زیر ابرو برمی داری .هرجوربخواهی می پوشی.هرچه بخواهی می گویی.هرکاربخواهی می کنی.دو قورت و نیمت هم باقی ست.یک کمی به کارهایت فکر کن و به شیطان لعنت بفرست.شمایی که اهل هیئت هستی نباید از همکارشدن با بچه های خوش فکر مذهبی رو می گرداندی.درپناه خدا.
+ نوشته شده در شنبه چهارم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 13:32 توسط محمد حسن صنعتی
|